کیست که پایان دهد این بی ســر و سامانی ام

کیســــت به درماندگی و پســـتی و ویرانی ام

کیست که پایان دهد این بی ســر و سامانی ام

کیســــت ترحم کند این خســــــــته وامانده را

کیسـت تماشــــــــــــا کند این گریه طوفانی ام

کیسـت بخواهد که مرا در بر خود جـــــــا دهد

کیست به پایان برد این ســــــــیره حیرانی ام

کیست که در اوج جــــــــــــــفا باز وفایی کند

کیست دمی بشنود این ناله و شــــــــیدائی ام

کیست دهد بر دل من مژده شـــــــــادی وصل

کیست که ســــکنی دهد این دیده هرجــایی ام

کیســـــــت که بنشـاندم این آتش دل را به ناز

کیست که در پا نهد این سینه ی ســـینا ئی ام

کیست بیاید به برم لحظـــــــــــــــــه آخر دمی

کیست بسوزد دلش آنگونه که جانم بســـوخت

کیست که پایان دهد این بی سـر و سـامانی ام

نظرات 3 + ارسال نظر
خراباتی دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:08 ب.ظ http://nasimetanhaayi.blogfa.com

با سلام ودرود بیکران بر شما ولاگ بسیار زیبائی دارید و این متن بسیار زیباست بهتون واقعا تبریک میگم. در پناه مهر جاودان باشید.

ستایش سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 05:24 ب.ظ http://banouye-sib.blogsky.com

سلام
خسته نباشی
اینم اپ دیت
بادمجون بم افت نداره نگران نباش
موفق باشی

دفعه آخرت باشه این حرفو تکرار می کنی.
خوشحالم که برگشتی

افتاب محو شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:08 ب.ظ

سلام............تنها خودت میتوانی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد