از صبــح ازل شاهد و مشـهـود علی بود از شام ابد عابد و معبـــود علی بود
در درگـه حــق ســاجـد مسجـود علی بود تا صورت پیــوند جهـــان علی بود
شاهی که سخی بود و جـلی بود علی بود مرات جمـــال ازلـــی بود علی بود
اربـاب و شـه لــم یـزلـــی بــود علی بود سلطان سخا و کرم و جود علی بود
تو صفاد ده عشق و صفای منی تو فرشته باغ و سرای منی
تو نمـک زن شـور و نـوای منی تو بقـا تو نشـان بقـای منی
تو بـرون زتصـرف آب و گلی تو نشاط روان و فروغ دلی
تو به دیده منی تو به سینه گلی تو تجسم عشق وصفای منی
تو دلیل وجود خدای منی
تو نــوا گـر مستــی ما شـده ای تو خدا نه که نورخداشده ای
عجبـا عجبـا که چه ها شـده ای تو نه قبله که قبله نما ی منی
تو دلیل وجود خدای منی
به به شعری که در مورد علی نوشتی خیلی زیبا ست
تبریک میگم موفق باشی